طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ
استراتژی و هدف
استراتژی و هدف ما تحقق قانون طلایی فروش است. برای دستیابی به این هدف باید از تمامی ابزارها و فعالیتهایی که منجر به تحقق آن می شود استفاده نماییم. حال باید با این ابزار ها و نحوه مدیریت و استفاده از آنها بیشتر آشنا شویم.
استراتژی شماره یک برای هر کسب و کار برنامه ریزی و داشتن طرح است.
طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ تفاوت خاصی با دیگر طراحی استراتژی های مارکتینگ ندارد؛ در واقع، به طور فزاینده ای عجیب است که شما باید برنامه های جداگانه ای برای فضای “دیجیتال” و فضای “آفلاین” داشته باشد، زیرا این موضوعی نیست که مشتریان کسب و کار شما آن را درک کنند. با این حال، ما اغلب نیاز به جدا کردن برنامه ها بر اساس فضای “دیجیتال” داریم زیرا این فضا بر اساس گزارش ها و ساختار های فنی کار میکند و باید طرح های بازاریابی خود را بر این اساس هماهنگ کنیم!
برخی از توصیه های کلی در هنگام طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ را به خاطر داشته باشید:
- همیشه با مشتری شروع کنید. و طرح خود را بر اساس نظرات و نیازهای مشتری ایجاد کنید نه بر اساس محصولات و تاکتیک هایی که در کسب و کار خود دارید.
- طرح و برنامه خود را انعطاف پذیر نگه دارید. نرم افزار ها و شرایط فضای مجازی همیشه در حال تغییر هستند. بنابراین طرحی را ایجاد کنید که با یک چشم انداز روشن برای یکسال قابل استفاده باشد ولی جزئیات آن به صورت کوتاه مدت و حداکثر به صورت 90 روزه در نظر گرفته شود.
- تعیین اهداف واقع بینانه باشد. اهداف خاص خود را در برنامه های خود قرار دهید، اما آنها را با فرض های مبتنی بر واقعیت و حالت واقعی تعریف کنید، به طوری که مشتریان شما به آسانی بتوانند .
- آن را ساده نگه دارید! طرح و برنامه شما باید به حدی ساده باشد که مشتریان شما به راحتی خرید کنند.
- برنامه ها را به روز نگه دارید. همیشه طرح خود را مرور کنید و در بازه های ماهانه یا سه ماهه آن را به روز رسانی نمایید.
- یک طرح کامل وجود ندارد. با توجه به هر کسب و کاری، باید یک طرح جدید نوشت!
از بهترین استراتژی های دیجیتال مارکتینگ SOSTAC است
داشتن یک ساختار برای نوشتن یک طرح و برنامه ضروری است. یکی از سخت ترین کارها برای نوشتن یک طرح نداشتن ساختار یا چهارچوب مشخص برای شروع طراحی و برنامه ریزی است، بنابراین هنگامی که شما یک ساختار یا چهارچوب در اختیار دارید که در آن را دنبال کنید کار خیلی ساده تر خواهد شد، ما به شما توصیه می کنیم که از ساختار برنامه ریزی SOSTAC استفاده نمایید. این چهارچوب توسط مهندس PR Smith و با همکاری دکتر Dave Chaffey طراحی شده است یک ساختار عالی برای دیجیتال مارکتینگ را فراهم میکند.
Situation Analysis ما الان کجا هستیم؟
برای اینکه بتوانیم شروع کنیم باید وضعیت فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنیم. تحلیل وضعیت فعلی کسب و کار به مجموعه ای از روش ها گفته می شود که مدیران کسب و کار ها برای درک بهتر از قابلیت های کسب و کار، میزان مشتریان وفادار و بررسی ابزار های کسب و کار استفاده می شود.
تحلیل 5S’s، تحلیل KPI، جدول SWOT، تحلیل بازار و تجزیه و تحلیل رقبا از مهم ترین ابزار ها برای شروع فرآیند دیجیتال مارکتینگ است. این ابزار ها به شما کمک می کند تا کسب و کار خود را به سمتی هدایت کنید که مشتریان بالقوه شما آنجا حضور دارند.
تحلیل KPI
به طور ساده می توان گفت که KPI روشی برای سنجش میزان خوب بودن عملکرد افراد و یا در سطح کلان تر میزان خوب بودن عملکرد سازمان و یا یک واحد سازمانی است. KPI مخفف کلمه
Key Performance Indicator و به معنای شاخص کلیدی عملکرد می باشد. KPI به ما در درک میزان خوب بودن عملکرد سازمان، واحد سازمانی و افراد در مقایسه با اهداف کمی و کیفی راهبردی تعریف شده برای هر یک کمک خواهد کرد. به بیان دیگر یک شاخص کلیدی عملکرد متریکی است که نمایش می دهد یک کسب و کار یا تیم در دستیابی به اهدافش چگونه عمل می کند.
شاخص های کلیدی عملکرد به عنوان مقصد (Targets) یا محک (Benchmark) به اهداف کلی (Goals) و اهداف کسب و کار مربوط می شوند.
تحلیل بازار، تجزیه و تحلیل رقبا
تحلیل رقبا به معنی ارزیابی نقاط ضعف و قوت رقبا و شناسایی فرصت و تهدید برای کسب و کار شما است. این مبحث از زمان های دور، آن زمان هایی که جنگ های بزرگی در حال رخ دادن بود، مورد استفاده قرار می گرفت که بعدا به دنیای کسب و کارها نیز نفوذ کرده است.
در بازاریابی سنتی از طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ مختلفی استفاده می شود، اما براساس آنچه که تحقیقات نشان می هد، بسیاری از کسب و کارهای موفق، استراتژی رقابتی را مهم ترین عامل موفقیت خود می دانند.
طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ اغلب با محوریت سه موضوع فرآیند، محصول و مشتری در نظر گرفته میشوند. در واقع کسب و کارها سعی می کنند از لحاظ فرآیند کارها به طوری انجام دهند که با کمترین هزینه و بالاترین رادمان انجام شوند، در نتیجه این موضوع منجر به کاهش هزینه های سازمان و افزایش کیفیت محصولات خواهد شد. برآیند این استراتژی رقابتی انتخاب مشتریان و پیروزی بر رقبا خواهد بود.
جدول SWOT
واژه SWOT از کنار هم قرار دادن حروف اول چهار کلمه Strengths نقاط قوت،Weaknesses نقاط ضعفOpportunities فرصت ها و Threats تهدید ها ساخته شده است. همانطور که پیداست، این تکنیک به ما کمک می کند تا به نقاط قوت و ضعف خودمان پی ببریم، فرصت های پیش روی خودمان را بشناسیم، و تهدیدهای احتمالی را به شیوه موثری مدیریت کنیم.
استراتژیهای SWOT
زمانی که نقاط قوت و ضعف، و فرصت ها و تهدیدها را شناسایی کردید می توانید از جدول SWOT برای طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ مناسب برای طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ کمک بگیرید. در این روش، می توانید به چهار صورت مختلف استراتژی های خود را ایجاد نمایید.
- استراتژیهای SO: از نقاط قوت برای بهرهبرداری از فرصتها استفاده کنید.
- استراتژیهای WO: استفاده از فرصتهایی که می تواند در جهت رفع نقاط ضعفتان به کار روند.
- استراتژیهای WT: یک نوع استراتژی دفاعی است؛ وقتی که به خاطر ضعفهایی که دارید ممکن است از تهدیدها آسیب زیادی ببینیم.
- استراتژیهای ST: در این استراتژی، با استفاده از نقاط قوت تان، تهدیدات تان را خنثی می کنید.
ما می خواهیم کجا باشیم؟
ما چهار نوع مختلف از اقدامات را پیشنهاد می کنیم تا به شما بهترین رویکرد را برای پاسخ به سوال ” ما میخواهیم کجا باشیم؟ ” را بیابید. این چهار راهکار به شرح زیر است:
- اهداف و چشم انداز های بلند مدت کسب و کار ما نشان می دهد که ما می خواهیم چگونه از کانال های دیجیتال مارکتینگ سود ببریم.
- اهداف و چشم انداز های کوتاه شما را وارد گفتمانی که به کسب و کار بزرگتری تبدیل شوید.
- انتخاب چشم انداز هوشمندانه کسب و کار شما هم جهت با اهداف تجاری شما قرار می دهد.
- شاخص KPI به شما نمایش می دهد که آیا در مسیر درست هستید یا خیر ؟
- از جدول SWOT برای ایجاد طراحی استراتژی های دیجیتال مارکتینگ استفاده نمایید.
- تحلیل رقبا و بازار جایگاه شما را در آینده می توانم مشخص کند.
همین الان شروع کنید
مقالات مرتبط
با خواندن مقالات به روز سایت بینا، مهارت های خود را در طراحی سایت افزایش دهید و همچنان در رقابت با رقبایتان، پیشتاز باشید.